بلاقا گؤره

یولداش لار
     
سایغاج
rss feed
جكستان پَــ نَــ پَــ
جكستان پَــ نَــ پَــ
آنا یارپاق       ایلگی      
شنبه 2 اردیبهشت 1391 :: نويسنده : محمد حسين

پ ن پ جوك و اس ام اس

به دوستم ميگم خودكارو بده ميگه چيزي ميخواي بنويسي؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه زير شلواري براش گرفتم ميخوام ببينم اندازشه يا نه

سر جلسه امتحان به دختره ميگم سواله 8 چي ميشه؟ميگه تقلب ميخواي؟
ميگم پـَـــــــ نَ پــَــــــــ ميخوام ببينم سطح علميت درچه حد با خانواده بيايم خواستگاريت


پـَـَـ نــه پـَـَــــ
داشتيم خيلى شنگول تو خيابون قدم ميزديم كه يهو صداى ترمز شديدى اومدو دوتا پا كه يكى عمودى يكى افقى رو هوا بود...
خلاصه ملت جمع شدن بالاسر يارو كه در اين هنگام راننده پياده شد و در كمال خونسردى گفت: آقا چيزيتون شد؟
يارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حاليكه به سختى نفس ميكشيد گفت:
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خودمو انداختم زمين از داور پنالتى بگيرم!
راننده گفت: نمكدون منظورم اينه كه ميخواى زنگ بزنم اورژانس؟
يارو گفت: پـَـَـ نــه پـَـَــــ زنگ بزن برنامه نود عادل اينا كارشناسى كنن صحنه پنالتى بود يا نه....

به مامانم ميگم: فكر كنم ديگه وقتشه از تنهايي در بيام،هر چي باشه بيست و شش سالمه مامان...
ميگه: يعني زن ميخواي پدرسوخته؟ ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه داداش توپول موپول ميخواستم روم نميشه مستقيم به بابا بگم.

توالتم،در رو مي زنه،سرفه مي كنم،ميگه يعني نيام تو،گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اگه دستات تميزه بيا واسم طهارت بگير

صبح پاشدم به زور، دارم لباس ميپوشم، بابام ميگه كلاس داري؟! ميگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ نگران لباسم شدم پاشدم ببينم هنوز اندازمه يا نه

به داداشم ميگم برو عصاي آقاجون رو بيار؛
ميگه آقاجون ميخواد بره مگه؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ؛ ميخواد به اذن پروردگار عصا رو تبديل به اژدها كنه

به دوستم ميگم يه ذره حجابتو درست كن ... ميگيرن !
ميگه كي ؟ پليس ؟
پَـــ نَ پَــــ دست اندركاران شبكه فشن تي وي

تو خيابون مارو دست تو دست باهم ديده ... از اين مدلها كه مثلاً مُچمونو گرفته ...
با يه لحني ميپرسه دوست دخترتونه ؟
پَـــ نَ پَـــ مامان بزرگمه ... پيش پاتون از اتوشويي گرفتمش

سر كلاس دستمو بلند كردم استاد ميگه سوال داري ؟
پَــ نَ پَـــ " هاي هيتلر"

زنگ زدم به استاد، ميگه چيه نمره ميخواي؟
ميگم پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم ببينم فحش هايي كه به خواهر مادرت دادم دليوري شده يا نه؟

رفتم به همسايه مون مي گم تخم مرغ داري؟
مي گه مي خواي غذا درست كني؟
پَـــ نَ پَـــ مي خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسي داره

تي شرت « دي اند جي » پوشيدم ...داداشم ميگه « دولچه ، گابانا » ست؟ ميگم
پَـــ نَ پَـــ « داوود و غفوره »

خيام...
بگذار قلم را به غزل بسپارم/
شايد گره اي باز شود از كــــارم/
پرسيد: مگر تو هم غزل مي گويي؟/
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ !! فقط رباعـــي دارم...

مامانم تلفن زده ميگه زود بيا خونه اين مانتو رو بگير ببر براي مامان‌ بزرگت گفتم كجاست؟خونست؟؟؟ مي‌گه پـَـَـ نــه پـَـَــــ گشت ارشاد گرفتتش تو كلانتري محله!

يه عكس جديد گرفتم، به دوستم نشون ميدم ميگه آخِى تويى ؟؟؟؟؟؟؟ ميگم پَ نَ پَ عكس عمه جانِ خدا بيامرزمه اوردم ببينى چه شباهتى به هم داشتيم.

سوار اتوبوس بودم ! به ايستگاه آخر كه رسيديم پول رو دادم به راننده ميگه شما هم پياده ميشي ؟ گفتم پـــــ‌ نه پــــــــــــ اين پول رو دادم واسه آيندگان پس انداز كني ! من خودم تا آخر خط باهاتم ، هيچ وقت تنهات نميذارم ! تا آخرين قطره خونم

............... !!!!

رفتيم خواستگاري , پدر دختره برگشته ميگه , حالا شما قصد ازدواج دارين ؟؟
ميگم : پَ نَ پَ اومدم ببينم اگه شما هم صلاح مي دونين دخترتونو يه بار ماچ كنم و برم


گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر
بؤلوم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ 91
یارپاق لار :
 
   
 
Powerd By : ARZUBLOG.COM Theme Designer : MyTheme.ir