|
بلاقا گؤره بؤلوم لر
یولداش لار سایغاج 
جكستان پَــ نَــ پَــ جكستان پَــ نَــ پَــ شنبه 2 اردیبهشت 1391 :: نويسنده : محمد حسين
پ نه پ منتخب با دوستم رفتيم تو يه مغازه ي شلوغ كه عسل طبيعي ميفروشه؛ دستمو بلند كردم از استاد سوال كنم . رفتم پيژامه از كمد برداشتم پوشيدم ميگم آقا شهيد همّت كجاس؟ به استاد ميگم لطفا كمكم كنيد دارم مشروط ميشم خاله ام ميگه ساكتي!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سيا نرمه نرمه رو بخونم يارو عكسمو ديده ميگه:اااا دماغ خودته اين؟ پـَـَــــ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه كه بيني به بيني، نسل به نسل منتقل شده الان رسيده به من!!!! تو بهشت زهرا دنبال قبر يكي مي گشتيم. يه آدم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو مي خونه. بعد ميگه دنبال قبر كسي مي گردين؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستيار عزرائيلم اومدم ببينم كسي زود تر از موقع نمرده باشه زنگِ خونه رو ميزنم مامانم ميپرسه ميخاي بيايي تو ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ ميخوام ببينم اف اف سالمه يا نه صبح رفتم كنكور بدم .مراقب ميگه تو هم اومدي كنكور بدي؟ پـَـَـ نه پـَـَـ اومدم اينجا برم دسشويي ماشينم بنزين تموم كرد وسط جاده, واستادم دم جاده يكي 2 ليتر بنزين از ماشينش بهم بده كه فقط خودمو برسونم به يه پمپ بنزيني, يكي زد بغل گفت آقا بنزين براي ماشينت ميخواي؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ مي خوام باهاش خودمو آتيش بزنم! رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟پـــ نه پــ ما پشه ايم اومديم مهموني...!!! ساعت 5-4 صبح زنگ زده..گوشي رو برداشتم به زور دارم جواب ميدم..ميگه خواب بودي؟؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ي مسجد محلمون اذان ميگفتم صدام گرفته خونمون رو عوض كرديم به بابام ميگم كي واسه خونه خط ميگيري؟ ميگه خط تلفن؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعليق روزي دوبار هم از روش بنويسيم براي طرح يه شكايت رفتم كلانتري طرف مي گه از كسي شكايت دارين ؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مايكل اسكافيلد رو از فاكس ريور گزارش كنم تو اين گرما كه سگ تب ميكنه رفتم سوپر ماركت ميگم يه ايستك بديد يارو ميگه خنك باشه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده ميريزم تو نعلبكي خنك بشه! بعد از چهار ساعت از كنكور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم ميگه خسته اي؟ اگه نيستي منو ببر يه جايي ميخوام خريد كنم. پـَـَـ نــه پـَـَــ. نه خسته نيستم تو جلسه كنكور لحاف دشك انداخته بودم داشتم قليون ميكشيدم داريم لوازم ميزاريم توي ماشين كه بريم مسافرت. همسايمون ميگه داريد ميريد مسافرت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توي ماشين زندگي كنيم! به مامانم ميگم قوري كجاست ؟ ميگه ميخواي چاي بخوري ؟! پــَ نه پــــــَ ميخوام دست بكشم روش شايد غولي چيزي ازش درومد!!!!!! رفتم فروشگاه ميگم سيخ داري؟ ميگه برا كباب؟ پ ن پ برا خاروندن ديافراگمم از تو دهنم مي خوام كارت سوخت ماشينو برداشتم دارم ميرم بابام ميگه ميري بنزين بزني؟؟؟ . . .پـَـَـ نــه پـَـَــ ميرم آب هويچ بريزم تو باكش نور چراغاش زياد شه مرغ عشقم مرده و درحالي كه پاهاش روبه بالاس افتاده كف قفس. دوستم اومده مي گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ كمر درد داشته دكتر گفته بايد طاق باز دراز بكشه كف قفس ماشين رو بردم سرويس ، ميگم فـــيلترش هم بذار ، ميگه فيـــلتر هوا؟ پ نه پ فيلتــر شكن بذار ماشين شبا بتونه بياد فيسبوك يارو تو مترو داره چراغ قوه ميفروشه، صداش كردم اومده ميگه چراغ قوه ميخواي؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ يه لقمه ميرزاقاسمي آوردم واسه ناهارم تنهايي نمي چسبيد گفتن بياي باهم بخوريم داداشم گفت چرا بال بال ميزني؟چيزي پريد تو گلوت؟گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پرواز ميكنم به دوستم ميگم ببين تن ماهي تاريخ انقضاش كيه؟ ميگه يعني تاريخ خراب شدنش؟ گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاريخ عروسي ننه باباي ماهي اس ميخوام واسشون جشن سالگرد بگيرم تو آشپزخونه استكان و قندون از دستم افتاد شكست با صداي خفن. مامان اومده ميگه چيزي شكوندي؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شيشه ي نازك تنهايي دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اكو حال كنين بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون ميره برديمش اورژانس پرستار ميگه آوردين بستري كنين؟ ميگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آورديم خون بده بريم  گؤنده ر
بؤلوم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ 91 |
||
باغلانتی لار
سون یازیلار
آرشیو
|
||